داستان عشق
براي عاشقان دل سوخته
دختر جوانی از مکزیک برای یک ماموریت اداری چند ماهه به آرژانتین منتقل شد پس از دوماه نامه ای از نامزد مکزیکی خود دریافت می کند به این مضمون : " لورای عزیزم متاسفانه دیکر نمی توانم به این رابطه از راه دور ادامه بدم وباید بگویم که در این مدت ده بار به تو خیانت کرده ام ومی دانم که نه تو ونه من شایسته ی این وضع نیستیم. من راببخش وعکسی که به تو داده بودم برایم بفرست باعشق :روبرت " دختر جوان رنجیده خاطر از رفتار مرد از همه همکاران ودوستانش می خواهد که عکسی از نامزد08:24:53 ب.ظ، برادر، پسرعمو،پسردایی و... خودشان به او قرض دهند وهمه آن عکس ها را با که کلی بودند با عکس روبرت، نامزد بی وفایش، در یک پاکت گذاشته و همراه با یادداشتی برایش پست می کند به این مضمون :
"روبرت عزیز مرا ببخش اما هرچه فکر کردم قیافه تو را به یاد نیاوردم،لطفا عکس خودت را از میان عکس های توی پاکت جداکن وبقیه را به من برگردان"
خوش باشي عزيز دلم نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ ![]() من نه عاشق هستم ونه دلداده به گیسوی بلند ونه آلوده به افکار پلید من خودم هستم ویک حس غریب ............ ㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡ تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست ... تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست ... تنهايي را دوست دارم زيرا تجربه کردم ... تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست .. . تنهايي را دوست دارم زيرا.... در کلبه تنهايي هايم در انتظار خو اهم گريست و انتظار کشيدنم را پنهان خواهم کرد ㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡㋡ ازین به بعد شاید موزیکای غمگینم اپ کنم آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |